دو نقطه حرکت

 نظریه: به نظر من چشمی در هر خانه‌ای رازهایی دارد رازهایی یکطرفه. ما بیرون را می‌بینیم ولی کسانی که بیرون هستند تنها سنگینی نگاه‌ها را احساس می‌کنند. ایده: ‌من میخواستم رمز و راز تنها لحظه‌ی در راهرو بودن و خبر نداشتن از قبل و بعد از آن لحظات را نشان دهم.

در این فیلم کوتاه مسئله زمان/حرکت و ارتباط آن با بازنمایی فیلمی تمرین شده است. تضاد بین زمان عمومی و زمان خصوصی و همچنین ایده حذف ترتیب خطی زمان در دو سکانس فیلم تجربه شده است.

چند سال پیش ویدیویی از کشتن سگ ها به وسیله تزریق اسید توسط کارمندان شهرداری شیراز در فضای مجازی پخش شد. هیچ کس مسئولیت این اتفاق را نپذیرفت.

اسلاید‌های پیدا شده از خانواده‌ای که نمی‌شناسم، با استفاده از تشخیص تصویر هوش مصنوعی، تلاش به شناسایی شده و با صدای کودکی‌ام ترکیب شده است.

«لبه خاموش» اثری است که سوال­ هایی در مورد دیدن مطرح می ­کند.
ایده­ ی این پروژه از مفهوم «محدودیت» آغاز شده؛ محدودیت مکانی و محدودیت مجازی، همزمان نامرئی و واقعی هستند. سوال اینجاست که چگونه می ­شود این نقطه­ ی غیر فیزیکی را فیلمبرداری کرد. ضبط اعماق فضا و حذف کردن فضای قابل دید به وسیله­ ی نور و سایه.
در آخر تصوری مبنی بر این وجود دارد که این مرز، در فضای میان بهشت و زمین، و میان عمود و افق نهفته است.

انیمیشن اینستالیشن in a box انیمیشنی است بر اساس موزیک in a box که با تکنیک ویدیو مپینگ نمایش داده می شود .

این موزیک ویدیو تلاشی است در جهت نمایش لایه های موسیقیایی و ایجاد جریانی شنیداری –دیداری در پیوند با فضایی عینی.

موزیک ویدیو  بیان‌گر روایتی غیر خطی است که میان واقعیت و رویا در نوسان است. فضای غالب در این آهنگ جعبه‌ای است که مردی درون آن محصور است. فضای باکس تأکید بر واقعیتی دارد که مرد درون آن گرفتار شده، حضور مرد درون جعبه می‌تواند نماد چهارچوب های محدود کننده‌ای باشد که او را گرفتار کرده است. سپس با بیان ذهنیات و خیال‌های مرد، شنونده را به میان فضایی رویا گونه پرتاب می‌کند. در طول جریان آهنگ نوسانات به بیرون و درون جعبه مرتب تکرار می‌شود و هربار با تکرار عبارت مرد درون جعبه است، حواس مخاطب را میان فضای جعبه می‌کشاند. بر این اساس مهم‌ترین المان در روند مفهوم‌پردازی، تضاد میان واقعیتی که مرد در آن گرفتار شده و فضاهای خیال انگیز ذهنیت مرد است. به همین خاطر فضایی که موزیک ویدیو در آن نمایش داده می‌شود یک باکس واقعی است. فضامندی عینی اثر و وقوع در دو جعبه به صورت همزمان تمهیدی است برای پیوند جریان صوتی تصویری موزیک ویدیو با محتوی اثر. همچنین این امر دستیابی به ابعاد جدیدی از رسانه انیمیشن را فراهم می سازد.

روزها و شب‌ها سپری می شوند. و من در تنهایی نشسته‌ایم و نظاره‌گر زندگی هستم.   

ما گزینه های زیادی نداریم.

انیمیشن (وکیوم) در دی ماه ۱۳۹۷ به سفارش رادیو دیو برای اجرای زنده ی اپیزود (همه چیز را برداشته ام) در پلتفرم داربست گالری محسن ساخته شد. موضوع این انیمیشن مهاجرت ایرانیان و دلتنگی آنها برای اشیا و محیط زندگی شان است. موزیک این کار از گروه پینک مارتینی با نام (امید زندگانی) است.
 انیمیشن وکیوم با استفاده از نقاشی و کلاژ های دستی با تکنیک cut-out ساخته شده است.

وقتی مجیوری مسیری را طی کنی و راهی دیگری برای انتخاب نیست، چند مانع را می توانی از سر بگذرانی؟

در سِفر پیدایش، داستان برج بابل به عنوان افسانه اصلی علت پیدایش زبان‌های مختلف دانسته می‌شود. طبق این داستان، پس از سیل عظیم، مردم به یک زبان صحبت می‌کردند.  آنان توافق کردند که برجی بلند بنا کنند تا به بهشت برسند. خداوند زبان آنان را مختلف قرار داد تا حرف یکدیگر را نفهمند و آنان را در زمین پراکنده‌ساخت.

شاید کودکی قبل از آنکه چشم هایش را به نور خارج از رحم بگشاید، زندگی را در وهمی هیجان انگیز خواب دید و زندگی کرد.

“زندگی، یک توهم در این میان ” نام تریلوژی‌ای است که با محوریت قرار دادن سه گانه زایش، زندگی و مرگ در آخر، در ساحت تصویر تجریدی به هر کدام پرداخته است. اما آنچه که بیشتر مورد تاکید قرار می‌گیرد امر زندگی است، و چند پرسش را پیش رو می‌گذارد: زندگی دقیقا شامل چه دوره ای می‌شود؟ آیا زندگی با زایش آغاز می‌شود؟ انسان از زمان تشکیل نطفه‌اش زنده می‌شود و اینکه آیا او در آینده در وضعیتی به نام زندگی قرار می‌گیرد یا نه، به این معنا که زندگی امری فلسفی است که در دل زنده بودن قرار دارد و انسان با وجود زنده بودن ممکن است دچار زندگی نشود. با این وجود آیا یک جنین می تواند با توجه به زنده بودن خود بدون اینکه راه به دنیای خارج از رحم پیدا کند طعم زندگی را بچشد و حتی مرگ را؟

“زندگی، توهمی در این میان” با نگاه کاملا انتزاعی خود به این واقع، سیر روایتی خود را می‌پیماید.

قطعه‌ی «طرحی برای فضاهای داخلی»، نگاهی انتزاعی به فضاهایی بسته دارد. جاهایی که حضور و گذر نور گوشه‌هایی از آن‌ها را برای مدتی آشکار می‌کند و دنیای بیرون برای لحظه‌هایی به درون آنها می‌خزد.

اولین تجربه‌ی پروژه‌ی downward مجموعه‌ای است با نام ballade in noises.
بالاد فرمی از موسیقی کلاسیک اروپایی است برای بیانی تغزلی و سه گانه‌ی ballade in noises تجربه‌ای است برای همنشینی‌ای شاعرانه از فرم و صدا. شاید پیدا کردن موضوعی داستانی برای این مجموعه امکان پذیر نباشد اما می‌شود مجموعه را بداهه‌ای برای بیم و امید خواند.

برای آدم‌های بسیاری در دنیا، جنگ در نهایت یک واژه است. عناصر جنگ، بدون معنای واقعی‌شان به یک شیً تبدیل می‌شوند‌. از آنها می‌توان برای خلق یک موتیف و یا ساخت یک موزیک ویدیو بهره برد. آنطور که می‌توان با آنچه که پدید می‌آید، رقصید. چنانچه در دهه ۸۰ میلادی، همزمان با جنگ ایران و عراق، در بیشتر جاهای دنیا و همینطور در ایران جشن‌ها و مهمانی‌های همراه با رقص، هم‌چنان بر پا بود. روالی که امروز هم با وجود جنگ‌هایی در نقاط مختلف دنیا مانند سابق در جریان است.

هر فرد با تفکر و‌ ایدئولوژی خود یا دیگری در جامعه زندگی می‌کند . بلعیده شدن فکر‌های دیگر توسط فکر واحد، پیامدی جز گرفتن هویت آن فرد و جایگزینی تفکر غالب را به همراه نخواهد داشت . فرد تسخیر شده‌، دیگر با بینش خود کاری از پیش نمی‌برد. در تصمیم‌گیری‌اش دچار اختلال می‌شود‌. بعد از این بحران، فرد ناآگاه وارد بازی‌ای می‌شود که در آن خود هدایت‌کننده و هدایت‌شونده است. او در این بازی خواهد باخت یا تا به انتها پیش خواهد رفت.
در انتهای مسیر چه اتفاقی خواهد افتاد‌؟

استریلیزه خشک، یک قطعه دیداری-شنیداری است که بر اساس ساختمان مسجد الجواد ساخته شده است. مسجد الجواد با عنوان اولین مسجد مدرن ایران شهرت دارد. آنچه درباره این مسجد مهم به نظر می‌‌رسد: این مسجد زمانی‌ پایگاه مرتضی‌ مطهری (که در ادبیات انقلاب اسلامی از او به عنوان معلم اول یاد می‌‌شود) بوده است. شهرت مطهری در به کار‌گیری ادبیات و ترمینولوژی فلسفه‌ی غرب با مفاهیم محافظه‌کارانه اسلامی است. در یک سخنرانی‌ که در این کار مورد استفاده قرار گرفته است مطهری از ضرورت تطهیر و پاکی در تقابل با متریالیسم صحبت می‌‌کند. دومین وضعیت، رنگی‌ است که با هدف تصفیه کنندگی هوا در میدان هفت تیر به دیوارهای این مسجد زده شده است. ارتباط این دو اتفاق در طول این کار به شی‌ وارگی مفهوم پاکی، نسبیت زبانی تطهیر، و مفهوم نامتعین پاکی و آغشتگی است.

زمان چیزهای زیادی را تغییر داده، این تغییرات سبب نابودی و تخریب طبیعت، محیط زیست و زیبایی‌هایش شده است.

تغییرات خشن به دست انسان‌ها، در طول ۲۰ الی ۳۰ سال موجب تخریب و نابودی چیزهایی شد که زیبایی محیط کودکیم را ساخته بود.

زیباترین خاطراتم در جاهایی رقم خورد که پربود از منظره، صداهای دلنشین، بوی گل و گیاه و خاک باران خورده و …

از همه این خاطرات جز تصاویری در آلبوم ها چیزی نمانده است، گویی قرن ها از آن ها گذشته است.

زمان چیزهای زیادی را تغییر داده، این تغییرات سبب نابودی و تخریب طبیعت، محیط زیست و زیبایی‌هایش شده است.
تغییرات خشن به دست انسان‌ها، در طول ۲۰ الی ۳۰ سال موجب تخریب و نابودی چیزهایی شد که زیبایی محیط کودکیم را ساخته بود.
زیباترین خاطراتم در جاهایی رقم خورد که پربود از منظره، صداهای دلنشین، بوی گل و گیاه و خاک باران خورده و …
از همه این خاطرات جز تصاویری در آلبوم ها چیزی نمانده است، گویی قرن ها از آن ها گذشته است.

اشیای «اما»، یک پروژه‌ی اشتراکی است و شرکت‌کنندگان در این پروژه بیست عدد از اشیای متعلق به خود را که به آن تعلق خاطر و دلبستگی دارند و یا به صورت روزمره از آن استفاده می‌کنند انتخاب کرده و به مدت یک روز در اختیار من قرار می‌دهند. 
اشیا مانند کپسول‌های حافظه‌ای هستند که با برانگیخته کردن حافظه‌ی لمسی مخاطب و بدون اینکه نیاز به روایت و داستانی باشد، خاطرات افرادی را که روزی به آنها تعلق داشته‌اند، نقل می‌کنند.

برای شنیدن تمنای ماه باید به پوسته‌ی جزیره نزدیک‌تر شد.
این تجربه بر مبنای قطعه‌ای‌ست دست نخورده و کامل از تری رایلی.

” یک رویا ” تصویری از داستان عشق است با الهام از زندگی هنرمند‌.
ما دو جفت زن و مرد را در مقیاس‌های مختلف در یک فضای رویا‌گونه می‌بینیم.
ناگهان، یکی از زنها  به رودخانه می‌افتد و شناور و تنها می‌رود به ناکجا …

دریغ نکن