مجمع دسترسی محدود

مجمع دسترسی محدود چون دوره های قبل ترکیبی از آثار تازه رسیده و آثار آرشیوی خواهد بود، این برنامه از دوره ی دوم همواره قسمت اصلی جشنواره را تشکیل می داده است و با عناوینی چون جزایر سرگردانی و مجمع الجزایر، مجمع در تلاش است سکویی باشد برای کار دیدن و تبادل ایده در جایی که شرایط اجماعی و آموزشی بیش از پیش به رفتار فردی ارج می نهاده و صحنه ی هنری و فاصله های جغرافیایی همواره ما را به جزیره جزیره شدن سوق می دهد.

مجمع A

محمدجواد جهانگیر | تعلیق | ۱۳۹۵ | 00:01:00
این ویدیو به بازنمایی شرایط مهاجرت ایرانیان اشاره می کند. صدای به کار رفته در ویدیو متعلق به وال هایی دریایی است که تا به حال دانشمندان موفق به دریافت کامل مفاهیم آن نشده اند .
حامد صحیحی | هیچی نشد! | ۱۳۹۵ | 00:01:58
لحظه ای معلق در زمان طول می کشد تا زمانی که در می یابیم مساله ای مهمی پیش نیامده است و می توان به مسیر پیش رو ادامه داد.
حسن شیدایی | آزاد در زندان | ۱۳۹۴ | 00:06:10
هدف این ویدئو طرح این پرسش است که آیا ما انسان ها توسط مکانیسم هایی، چه مجازی چه حقیقی هدایت می شویم؟ آیا می توانیم زندان درک محدود خود را ترک کنیم و یا مستقل و آزاد تصمیم گیری کنیم؟
سیاوش نقشبندی | تهران در حال متاستاز | ۱۳۹۵ | 00:04:00
طی چند دهه ی اخیر جمعیت شهر تهران پیوسته رو به افزایش بوده است و هم اکنون به حدود 13 میلیون می رسد.
نازلی عباس پور| زندگی | ۱۳۹۳ | 00:01:56
در نظر من تلاش بی نتیجه ی ماهی برای زنده ماندن با تلاش آدم هایی که از بی هوایی خراش بر دیوار می کشیدند بلکه روزنه ای برای ورود هوا باز شود یکی است. آب برای ماهی همانی است که هوا برای انسان هاست. اثر حاضر برداشت آزادیست از عکسی مربوط به اتاق گاز آشوویتس. بیانیه هنرمند: چه دردناک است آخرین تلاش برای تداوم زندگی ای که عنقریب به پایان خواهد رسید و چه تلخ است لذتی که از این مرگ نصیب دیگری خواهد شد.
آلانا رابینز، لیندا شیرمر | رو آمدن | ۱۳۹۵ | 00:04:23
این ویدئو کاوشی است در خصوصیات آب، در فرو رفتن و بالا آمدن در خلال رقص، پرتوافکنی و فیلم.
آریا فرج نژاد | ّّهر آنچه سخت و استوار است | ۱۳۹۵ | 00:02:02
ویدیو پرفورمنس هر آنچه سخت و استوار است استعاره ی تلخی است که خود اثر را نیز به سخره می گیرد. تصویر مانیومنتال مرد در برابر تل عظیمی از مواد اولیه صحنه آرایی یا نورپردازی نشده، سوله صنعتی دست نخورده باقی مانده است. تنها نقش تاتریکال را هنرمند بازی می کند. فریاد متوالی که در بخش اول باری دراماتیک را به همراه دارد در بخش دوم در فضای خالی مضحک به نظر می رسد. هر آنچه سخت و استوار است دود می شود و به هوا می رود، حتی نقش قهرمانانه ی هنرمند.
فابریتزیو چیچرکو | خانه ما | ۱۳۹۵ | 00:01:54
با شروع از شناسایی حومه سیسیلی و خانه های رها شده در آن، هنرمند به شدت اهمیت بازسازی این خرابه ها را احساس می کند، تا به آنها زندگی دوباره بخشد و آبادشان کند. فابریتزیو چیچرکو، با کمک LED پر قدرت، اشعه های قوی نور را از داخل خانه ها، قدرتمند و غرش گر مانند صاعقه (به بیرون) می تاباند. برای یک لحظه، خانه با آیینی روحانی -در تجلیل ازتمام کسانی که در طول قرن ها با تلاش های فرانکنشتاینی برای بازگشت به زندگی که به نظر عاری از حیات می رسد، در آنجا زیسته اند- می درخشد، گرمای دوباره می بخشد و تکثیر می کند.
محمد انجوی امیری | تلورانس | ۱۳۹۵ | 00:02:37
زمانی که یک فنر را فشار می دهیم, مرحله ای است که فنر به شدت فشرده شده و مقدار بسیار زیادی انرژی را دارا می باشد. اما فنر زیر بار سنگینی قرار دارد و وقتی از بیرون به آن نگاه کنیم هیچ حرکتی را مشاهده نمی کنیم اما حتی در اجسام ایستا همیشه انرژی وجود دارد. این ویدئو راجع به فشرده شدن و حمل انرژی است.
مریم پالیزگیر | زنان در باد | ۱۳۹۵ | 00:00:40
زنان در باد؛ مخاطب را مورد پرسش هویتی درباره زن قرار می دهد. آیا زن یک هویت جنسی است یا داری هویت مستقل انسانی؟
عاطفه خاص | التیام | ۱۳۹۳ | 00:01:00
جنگل ابر مرز میان دو اکوسیستم منطقه نیمه بیابانی و جنگلی است. زمانی که ابرهای گرفتار پشت دیوارهای رشته کوه البرز به این مکان می رسند، به مانند جنگلی می شود که در میان ابرها شناور است. در سال های اخیر به علت راه سازی و تشدید تخریب انسانی، این جنگل در معرض خطر جدی نابودی قرار گرفته است. حفظ این مکان و جلوگیری از بین رفتن ان، دغدغه ایی است که در این ویدیو سه دقیقه ای به نمایش گذاشته شده است.
رژین شفیعی | برای رسیدن به سرعت تو، راه می‌روم | ۱۳۹۵ | 00:02:39
محتوای این ویدئو براساس خاطره، خواب و تکرار است. لحظه هایی از گذشته که با آن درگیریم و نمی‌ توانیم آن‌ ها را رها کنیم.
نبراس هویزاوی | یکی‌ از روزهای ژانویه بود یا که ژوئن | ۱۳۹۵| 00:07:00
زمان و مکان خواب رفته‌اند و حالا این خواب بود که داستانی را تعریف میکرد، داستان قاچاق، تا چه اندازه میشد نام آن را قاچاق گذاشت یا عبور از آب؟ زمان و مکان در این پروژه کارایی خود را از دست داده‌اند تا سهم قصه گویی از داستان پارچه‌های از آب گذشته بالاتر رود.اگر این ویدئو هیچ تصویر روشنی از قاچاق در ذهن شما روشن نکرد به هدف خود دست یافته است.
ريحان لعل | رَوَند | ۱۳۹۵ | 00:00:13
"رَوَند" بخشي از يك پروژه ي در حال انجام است كه به لحاظ محتوا رويكردي مشابه با كل اثر دارد.
فرشیدُ لاریمیان | تصویر شماره_۴۱۳۱ | ۱۳۹۵ | 00:03:07
بدون اجازه، اما خوب.

مجمع B

پویا شهرابی | مالتیتود 03 : تدفین /13/06/1358 | 1396 | 00:02:08
کدام مرگ ؟ کدام نبودن ؟ کدام رفتن ؟ این عزیز، خود به تنهایی تکلم زندگی‌ست. به سراسر حلاوت بودن و به سراپا تداعی آمدن. * دو نوع مرگ سیاسی در تضاد با یکدیگرند. مورد اول؛ مرگ با بهره‌گیری از یک باورِ متافیزیکی-الهیاتی همبسته با اقتصاد مرگ، مازاد‌هایی که تقدسِ تدفین بر نظامِ ارزش‌گذاری اضافه می‌کند. این نوع مرگ همواره عرصه‌ی عمومی را به عزاداری و در عینِ حال خوشنودی برای متوفی دعوت می‌کند و راه‌های منتهی به آیین‌های خاکسپاری را به انقیاد خود در‌می‌آورد. مرگ دوم، گسست بین نظام مسلط و ارزش‌گذار ایجاد می‌کند. حضور انسانی مردم در آیین مذهبیِ تدفین، به واسطه‌ی اشتراکِ غیر متافیزیکی، صورتی سیاسی دارد. معمولا مرگِ مشکوک [خصوصا در سال‌های دهه‌ی چهل و پنجاه نظیر صمد بهرنگی، غلامرضا تختی، جلال آل‌احمد، علی شریعتی و مصطفی خمینی] و مرگِ محذوفین از دسته‌ی دوم است. * سیاست با مفهوم مردم شروع شده است. به بیانِ دیگر، آن‌جا که پسمانده‌ی مردم به صحنه می‌آید. آن‌‌جا که مردم با تسخیر خیابان‌ها و قلمروهای عمومی، تنِ یکپارچه و اندام‌واره‌ی هیولایی انبوه خلق را صحنه می‌آورند. آن‌جا که اجتماع انسانی ذیل یک اعتراض، پتانسیل‌های سیاسی خود را عیان می‌کنند. در باور مذهبی، مناسکِ خاکسپاری و تدفین، به عرصه‌ی عمومی تعلق دارد و مشارکت عموم مردم در آن، مجاز شمرده می‌شود.
مونا نجفی زاده- گلناز پایانی | زندگی | 1391 | 00:03:34
همه چیز، همه وقت و همه جا، جاری ست بی هیچ کم و کاستی
مونیکا ساویرون | چاپم پاسخ | 1395 | 00:05:00
«محو شدنی که فیلم‌های رنگی را از بین می‌برد، در تاریکی اتفاق می‌افتد. این روند را دمای بالا تسریع می‌کند و با رطوبت نیز، به میزان کمتری، در رابطه است. محوشدگی رنگ برگشت ناپذیر است. به محض اینکه تصاویر رنگ‌دار محو شوند، اطلاعات از دست رفته غیر قابل بازیابی خواهند بود.» موسسه‌ی دوام تصویر «چاپ پاسخ، اولین فیلم بعد از آن است که نسخه‌ی اولیه برای هر برداشت با در نظر گرفتن «فیدها» و «دیزالوها»، اگر داشته باشند، زمان‌بندی شده است. این نسخه به این سوالات پاسخ می‌دهد: «این فیلم قرار است چه سر و رویی داشته باشد؟» و «چه تغییراتی، اگر چیزی نیاز باشد، نیاز است؟» » بیل برانت
نیاز ساغری | ماشه منشور | 1395 | 00:02:23
تجربه ای تصویری با شعری از علی سرندیبی و کنارهم گذاری زندگی بیرونی و درونی در شهر تهران.
طراوت خلیلی | سایه گل روی سنگ | 1393 | 00:02:04
تاثیر خواندن سهراب سپهری در مدرسه فیلم کوبا
لورسا پوسکا | زندگی حبابی | ۱۳۹۵ | ۰۰:۰۲:۵۷
با وجود داستان‌ها مکتوب و شبکه‌ی اینترنت حاضر در همه‌جا، و همچنین راه‌های گوناگون سفر، ملاقات و ارتباط، گفته می شود که ما همچنان در حباب‌های خود زندگی می‌کنیم. مانند نگاه‌کردن از داخل کاسه‌ای مملو از آب، تصویر در چنین منظره‌ای اعوجاج پیدا می‌کند و بسته به اینکه از چه زاویه‌ای دیده می‌شود دستخوش تغییر قرار می‌گیرد. هر شخص متفاوت از دیگری می‌بیند، می‌شنود و حس می‌کند. هر زاویه‌ی دید به گونه‌ای اکید ذهنی و شخصی است طوری که غیرممکن است بگوئیم هیچ یک‌ از ما انسان‌ها در گذشته زندگی یکسانی را حتی برای آنی تجربه کرده‌ایم.
کریستوف زوینر | ویلانو | 1385 | 00:03:34
Willano اثر کریستف‌ زوینر در مورد اسبی است که به آهستگی در فضای‌ نامشخص سیاهی حرکت می‌‌کند. فضا بقدری تاریک است که حیوان از محیط اطراف قابل تشخیص نیست. تنها بازتابنده‌های وصل شده به سمت چپ بدن اسب تصوری از خطوط، ابعاد و حرکت‌های او بدست می‌‌دهد. هرچه اسب از دوربین دورتر می‌‌شود، نقاط روشن شروع به سوسو زدن می‌‌کنند تا کاملا ناپدید شوند و بار دیگر با قدم‌های بعدی از اعماق فضای‌ تاریک بدرخشند. آنچه می‌‌بینیم نه خود اسب بلکه سیستمی‌ از نقاط و ریتم، نوسان و تغییرات است که کم و بیش وجود دارد. در عین حال فرایند دیدن انسان را توضیح می‌‌دهد. تصویر متأثر از کندی راه رفتن و سکون فیلم، آرامشی برای تعمق ایجاد می‌‌کند، در نتیجه توجه مستقیما به پیدایش و تقارن راه رفتن معطوف می‌‌شود. به عنوان نقاشی با نوری سینمایی، Willano به مدیوم عکاسی و تلاش‌های عکاسانه ادوارد مایبریج برای ثبت حرکت یورتمه اسب ارجاع می دهد.
مونیکا ساویرون | زبان شکسته | ۱۳۹۳ | ۰۰:۰۳:۰۰
زبان شکسته که قصیده ای است درباره ی آزادی عمل، ارتباط و بیان، به ادای احترام به پراکنده شدن امواج مختلف از مهاجرت می پردازد، و چگونگی نشان دادن داستانمان را به چالش می کشد. جست و جویی است برای آگاهی تجدید یافته، بازآفرینی، یک "چه می شد اگر…"، معادل رسمی پرسیدن یک سوال بیان شده با زبان شکسته – یا نه چندان شکسته. این فیلم عمدتا با تصاویر مسائل مربوط به اول ژانویه از "نیویورک تایمز" از آغازش در سال 1851 تا سال 2013 ساخته شده است، زبان شکسته ادای احترام قلبی به پرفورمرآوانگارد صدا " تریسی موریس" و به شعر او "آفریقا" می باشد.
آن اورن | اگر بخواهی بروم، من خواهم رفت | ۱۳۹۵ | ۰۰:۰۴:۵۶
تحقیقی مینیمالیستی مراقبه واری حول محور تمایل
امیر فارسیجانی | آزمون همگاني کاملا خودکار شده ي جنگ براي مجزا کردن انسان از گلوله | ۱۳۹۱ | ۰۰:۰۰:۲۴
صدای ویدئو از آزمون شنیداری کپچا گرفته شده است که در واقع یک راه حل برای مجزا کردن انسان از ماشین است. و تصویر، مرگ فردی را که توسط همکاری انسان و ماشین اتفاق افتاده است نشان می دهد.
فرهاد عیوضی | دمو … | ۱۳۹۵ | ۰۰:۰۶:۴۸
یکی از قدیمی ترین کلماتی را که بشر به آن دست یافت در اکثر زبانهای رایج دنیا ترجمه نمی شود و به شیوه آن زبان ادا می شود .اما تعبیرهای متفاوت از این کلمه منبع عمده مشکلات بشر امروزی است.
سیمین یعقوبی | جعبه | 1394| ۰۰:۱۸:۰۳
این ویدیو سعی می کند تاثیر فشار اجتماعی را بر انزوا و محدودیت مضاعف زنان در جامعه را نمایان سازد و اثرات روی هم انباشته شدن استرس، رفتارهای ناعادلانه، تبعیض جنسیتی را با استفاده از بسته های روزنامه تجسم بخشد. هر کدام از بسته ها فضایی را اشغال می کند و جعبهتنگ تر و تنگ تر می شود تا که جایی که فرد زیر بار آن فشارها دفن می شود
سمیرا اسکندرفر | خوب و آسان | 2017 | 00:03:30
حالا و بعد از آن، ما یک جورهایی دوست داریم کارها را خوب و آسان انجام دهیم. اما به نحوی کارها هرگز خوب و آسان انجام نمی شوند.
درسا عیدی زاده | سرگیجه، علایم و درمان | ۱۳۹۵ | ۰۰:۰۱:۵۹
است. کوتاه ترین مسیرها توسط اتوبان ها میسر شده است. این چرخه ی مهلک تنها در صورتی از کار می افتد که افراد مانند خطاهایی بروز پیدا کنند. گسست هایی که راه های مستقیم را معوج و تابدار می کنند. فضاهای خصوصی نمی تواند شهروندان بی رمق و عاصی را درمان کند. آن ها باید به شهر برگردند و رابطه شان را با شهر دگرگون سازند.
ساره قمی | جاذبه | ۱۳۹۵ | ۰۰:۰۷:۰۰
وقتی حضور آب، جاذبه را کتمان می کند!
معصومه مهتدی | گهواره ی گربه | ۱۳۹۴ | ۰۰:۰۲:۲۰
گهواره گربه یکی از کهن ترین بازی هایی است که وجود دارد حتی اسکیموها هم بلدند. گهواره گربه چیزی نیست جز یک مشت ایکس (X) یک مشت مجهول میان دو دست انسان. مجهول هایی که گویا در این بازی نخ دادن و نخ گرفتن هرگز حل نمی شوند؛ تکرار، تکرار، تکرار... آنچه تغییر می کند بازی نیست، صبر و تحمل بازی کننده است.
میلاد، پروز | ویدئو...،آرت؟! | 1395 | 00:05:55
احساس دوگانه ای نسبت به آن چه در هنر معاصر ویدئوآرت خوانده می شود، دارم. از طرفی کشش و علاقه ای به سمتش داشته ام و از طرفی احساس می کنم در خیلی از مواقع ویدئوآرت یک پوسته ی روشنفکرانه هنری است تا هنری همسنگ رسانه های کلاسیک. (طبیعتا جمله ای فوق تنها بیان یک احساس است و تاثیرگذاری ویدئو بر هنر معاصر بر کسی پوشیده نیست) برخوردی نه چندان جدی با تعریف ویدئوآرت. کلمات : تلویزیون، متریال، زمانInteractive ،Surviallance ،Video Performance ،Mixed Media ، Video Installation ، سینمای آوانگارد، دیدن، ویدئو جزئی از ایده کلی تر، انتقاد، عکاسی،Self Reflexivity، مکان موقعیت، دوربین و مفهومش، انسان و محیط، بدون قاعده، بینابینی، تماشاگر غیرمنفعل ، هنر پست مدرن، روایت، بدن هنرمند، فیلم کوتاه، نحوه ی ارائه، تکنولوژی، Expanded Cinema ،Time based material و مینیمالیسم . تصاویر: تلویزیون، تلویزیون خاموش، نویز و پارازیت امواج در تلویزیون، آدمی جلوی دوربین که به جای حرف زدن از نوشته استفاده می کند، بادکنک، مسواک زدن، سشوار. صداها (سخنان): عباس کیارستمی، علیرضا سمیع آذر، حمید سوری، باربد گلشیری و فواد ترشیزی. ---------------------------------------------------------------------------------------------------------
اله یار نجفی | شطحیات | ۱۳۹۵ | ۰۰:۱۰:۱۹
هنگام پیاده روی در خیابان های شهر شما در محاصره کلمات قرار دارید. کلماتی که ناخودآگاه از طریق چشم در ذهن ثبت می شود، بدون نظمی و بهم ریخته. زمان که می گذرد کم کم در آن ها نظم دیده می شود. نظمی با توجه به توجهات شما به آن ها یا به بیرون. مانند داستانی پنهان.