قهرمان داستان ما روبهروی صفحهی نمایشِ رتینا نشسته و شبکیهاش مشغول شکار پیکسلهای فرار است. مجموع پیکسلها، تصویری واحد میسازد که در قاب تلویزیون، لپ تاپ یا دوربین عکاسی محبوس شده است. تصویری از پی تصویر دیگر میآید و گذر زمان تصویر میشود. در «پسدید» کلمات از تصاویر میگویند، موسیقی از تصاویر میگوید؛ تصاویر اما به ندرت از تصاویر حرف میزنند..
شبکیهی چشم، پس از خیره شدن به نور درخشان صفحهی نمایش، به آن عادت میکند. این عادت، پسدید ایجاد میکند؛ تصویری که مانعِ دید شده و واقعیتی جدید خلق میکند. پسدید، گاه اسرارآمیز است و گاه آشنا، گاه خسته کننده گاه پرشور، گاه آزاردهنده گاه دلگرمکننده. اما سرآخر همواره خیرهکننده است.مجمع دسترسی محدود چون دورههای قبل ترکیبی از آثار تازه رسیده و آثار آرشیوی خواهد بود، این برنامه از سال هشتاد و هشت، همواره در قسمت اصلی جشنواره، با عناوینی چون «جزایر سرگردانی» و «مجمعالجزایر» به نمایش در میآمده است، «مجمع دسترسی محدود» در تلاش است سکویی سیار باشد با تمرکز بر کار دیدنِ جمعی و تبادل ایده. با گذشت هشت سال در جایی که شرایط اجتماعی و آموزشی، بیش از پیش به رفتار فردی ارج مینهاده است و صحنهی هنری و فاصلههای جغرافیایی همواره ما را به جزیره جزیره شدن سوق میدهد، همچنان نیاز گردهمایی بینارشتهای از این دست احساس میشود، مجمع دسترسی محدود از امسال به صورت بینالملی برگزار میشود.
مجموعهی پیش رو سعی بر آن دارد که طیف متنوعی از برخوردها، چهارچوبها و مدیومها را نمایش دهد و پنجرهای باشد بر آنچه حتی در دوران پساشبکه در معرض دید نیست. با پایین آمدن سطح تمرکز و گستردگی جریان اطلاعات پراکنده و کم عمق، غنیمت میتواند این باشد که زمانی متصل نباشیم و وانمود کنیم سرعت همه چیز بالا نرفته؛ به کُندی ایمان بیاوریم.